درنیکا هر روز متفاوت تر از دیروز
دختر قشنگم، درست در روز تولدش دوقدم برداشت و من وباباش را شگفت زده کرد. الان هم که در اواسط 12 ماهگی به سر میبرد قدمهایش بیشتر شده و تعادلش بهتر، وقتی ما حواسمون نیست قدم بر میدارد و گاهی هم دوست دارد ما دستش را بگیریم و دور خانه بچرخانیم. ای خدای بزرگ شکرت که به این زیبایی مراحل تکامل کودک را به پدر ومادر و اطرافیانش نشون میدهی. آنقدر زیبا از کودکی که حتی قادر به نشستن نیست مادر، پدر، مهندس، دکتر، معلم، هنرمند و یا هر جوان دیگری میسازی که از زندگیش لذت میبرد و به جامعه اش خدمت میکند. دخترم این روزها، روزهای اوج کنجکاوی و عشق به دانستن شماست. شما به دانستن علاقه نشون میدی و دوست داری نام همه چیز را بدونی. شما به همه حیوانات آپو میگی و تشخی...
نویسنده :
مامانی و بابایی
13:04